بیایید قدرت را به طبیعت بازگردانیم

بیایید قدرت را به طبیعت بازگردانیم
بیایید قدرت را به طبیعت بازگردانیم دانش آگاهی پلی به سوی دانایی
10 نوامبر، روز جهانی علم برای توسعه و صلح است. توسعه و صلح، دو رکن اصلی هستند که می‌توانند ضامن بقای تمدن ما در کنار حفظ قوانین طبیعت باشند. ما، گونه هوموساپینس، برخلاف روند قوانین حاکم بر طبیعت از کنترل چهارچوب فرگشت حیات خارج‌شده‌ایم.

«بیایید قدرت را به طبیعت بازگردانیم»

10 نوامبر، روز جهانی علم برای توسعه و صلح است.

توسعه و صلح، دو رکن اصلی هستند که می‌توانند ضامن بقای تمدن ما در کنار حفظ قوانین طبیعت باشند. ما، گونه هوموساپینس، برخلاف روند قوانین حاکم بر طبیعت از کنترل چهارچوب فرگشت حیات خارج‌شده‌ایم. در اینکه یکی از همین قوانین پایه‌ی فرگشت در طبیعت، ما را به اینجا رسانده است بحثی نیست، اما ازآنجایی‌که فرایندهای زیستی هیچ هدف و غایتی ندارند، طبیعت از آینده این مسیر فاجعه‌بار مطلع نبوده و با پیش آمد این مسیر برای ادامه حیات گونه ما، محکوم‌به پذیرش ابدی تمدن شده است. تمدن چیزی جز حکم نابودی طبیعت نیست، یک ساختار غیر همگون با چهارچوب‌های طبیعت که هیچ‌کدام از قوانین بنیادی حیات بر آن کنترل و نظارتی ندارند. در پیشرفته‌ترین اجتماعات سایر گونه‌ها و حتی گونه ما پیش از کشف آتش، در عمیق‌ترین و پیچیده‌ترین ارتباطات افراد یک‌گونه در جامعه‌های کوچک یا بزرگ همیشه قوانین طبیعت و انتخاب طبیعی در رأس هرم کنترلی وجود داشته است، اما بعد از آغاز دوره‌های تمدن در میان گونه هوموساپینس و به‌ویژه بعد از آغاز یکجانشینی و اهلی کردن حیوانات و گیاهان فروشکستن این سیستم کنترلی آغاز شد. گونه ما توانست با انتقال تجربیات محیطی در میان نسل‌ها مفهوم علم و دانش را پدید آورد و این دانایی باعث شد گونه ما بتواند بر قدرت میلیاردها سال انتخاب طبیعی در شکل دادن مسیر حرکت گونه‌زایی و کنترل حیات در طبیعت پیروز شود؛ اما تمدن، جهان را به‌جایی بهتر برای حیات گونه‌ها تبدیل نکرد و در عوض با سرعتی باورنکردنی دست به نابودی آن زد. علم که از همان انتقال تجربه‌ها بین نسل‌ها آغازشده بود امروز به ابزار قدرتمندی تبدیل‌شده است که شاید بتواند بخشی از فجایع تمدن انسانی در حق طبیعت را درمان کند. این درمان تنها دو رکن می‌تواند داشته باشد توسعه و صلح. جوامع توسعه‌یافته می‌توانند کنترل بیشتری بر افزایش افسارگسیخته جمعیت داشته باشند، منابع را به شکل باکیفیت‌تری در اختیار جمعیت محدودتری که آسیب کمتری به طبیعت وارد می‌کنند، قرار دهند و جهان را به محل بهتری برای زندگی افراد سازگارتر تبدیل کند؛ و اما صلح، جنگ به‌جرئت ناخلف‌ترین فرزند تمدن است. جنگ‌ها نتیجه تفاوت ایدئولوژی‌هاست. ایدئولوژی‌ها چهارچوب‌های ساخته‌شده توسط ما هستند برای پاسخ به سؤالاتی که مادر آن‌ها طبیعت است. درواقع جنگ‌ها به علت تفاوت در پاسخ‌هایی به وقوع می‌پیوندند که منشأ سؤالات آن در طبیعتی است که خود، به دست جنگ‌ها نابود می‌شود و چه دور باطلی. صلح، پاسخی است که علم از متن طبیعت برای سؤال‌های بر خواسته از طبیعت به دست آورده و اتکا به این پاسخ‌ می‌تواند پرسش‌های همه ایدئولوژی‌ها را به یک جواب یکسان برساند و آنگاه صلح به ارمغان خواهد آمد. صلح، آرامش را به طبیعت بازمی‌گرداند، صلح، نیاز به افزایش جمعیت برای برتری یافتن در جنگ‌ها را پایان می‌بخشد و صلح، کیفیت زندگی افراد سازگار با قوانین طبیعت را، تضمین می‌کند.

امروز که تمدن ما چرخه قوانین طبیعت را بر کنترل روند گونه‌زایی بر هم زده است ما وظیفه‌داریم با ترویج علم به توسعه فکری و زیرساختی جوامع کمک کنیم تا به دست آورد صلح میان ایدئولوژی‌ها برسیم و قدرت را به دستان طبیعت برای کنترل حیات بازگردانیم.

روز علم برای توسعه و صلح گرامی باد.